امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر من امیرعلی

اومدم با عکس های تولد

 جیگر طلا تا سه چرخشو دید چقدر ذوق کرد مگه پایین می اومد.(کادو مامان جون مامان مامانی) بابایی دایی کیومرث به همراه امیر محمد دایی امین ابوذر پسرخاله مامانی بابا جون و دایی رضا بابایی هر جا کم میاره شروع میکنه به دست زدن مثلا داره میرقصه مابقی رو  بیا ادامه مطلب ببین   اینم بر و بچ دایی کیومرث(دایی مامانی)امیر محمد،فاطمه،سیاوش به همراه دایی امین امیرعلی جون و بابا جون کادوهای امیرعلی گل پسر سوار بر تاب (کادو بابایی) سیاوش توی تموم عکسا کنار ما نشسته ببین چه جوری به این  فشفشه ها نگاه میکنه نفس مامان تا چشمش به کادوهاش خورد صاف اومد وسطشون نشست و می خوا...
24 بهمن 1390

تولد

خدا رو شکر تولد امیرعلی به خوبی و خوشی برگزار شد. جیگر مامان با صدای زنگ خونه از خواب پرید و دیگه نخوابید واسه همین تا آخرش کلی نق زد . پاک اعصاب منو به هم ریخت فکرش و بکن بخوای به کارات برسی و اونم همش بهونه بگیره خوب حال آدم گرفته میشه نمیدونه به بچه برسه یا به کاراش. از اون روز امیر علی تا صدای آهنگ میاد یا دست دسی میکنه یا نانای عزیز دلم چنان دستاشو تکون میده و میچرخونه که انگار صدساله داره میرقصه پنجشنبه و جمعه خونه خاله و دختر خاله همسری که تهران هستن دعوت شدیم خیلی خوش گذشت جای همه خالی عکسای تولد و نتونستم بریزم توی کامپیوتر به محض ریختن واستون میذارم. روز خوش ...
17 بهمن 1390

نزدیک شدن به جشن تولد

اگه خدا بخواد داریم به روز جشن تولد امیرعلی نزدیم میشیم قرار شده پنجشنبه بگیریم بابایی میگه بعد از شام باشه من گفتم بعدازظهر بهتره حالا توافق کامل نشده که کی باشه به خواهرم و زن داداشا میگم استرس دارم بهم میخندن میگن آخه چرا خوب استرس دارم دیگه ایشالا به خوبی و خوشی برگزار بشه برمیگردم با عکسای تولد امیرعلی اینم چند تا عکس از شیرین کاریهای امیرعلی   و خدا روشکر داره عادت میکنه به وانش و حموم رفتن.. کلی آب بازی میکنه فقط وقت شامپو زدن صداش در میاد با همکاری مادربزرگش (مامان بابایی) داریم حمومش میدیم         ...
1 بهمن 1390

و اما عکس های این چند روزه

جیگر مامان یاد گرفته بره پشت تلویزیون و سیم هارو بکشه فکر کرده ما زرنگ تریم ما هم تلویزیونو بیشتر به دیوار نزدیک کردیم تا دیگه نتونه بره جیگر طلا سوار بر کامیونش یه لحظه غافل شدن از امیرعلی نتیجه آن داغون شدن تلفونه یاد گرفته دوشاخه رو از پریز بکشه دوشاخه زیر پاشه ...
1 بهمن 1390
1